اسکاندیم، عدد اتمی 21. این نخستین فلز متداول است و کشف آن با همتایان عمودی یتیم و لانتانیم همپوشانی دارد. جزیره سوئد Resarö، در نزدیکی استکهلم، در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، به عنوان بخشی از کشف عناصر شناخته شد. یک معدن در نزدیکی روستای یتربی، دو سنگ معدن متفاوتی را تولید کرد که از آن میان 17 عنصر به اصطلاح “زمین خاکی کمیاب” شناسایی شد، آنهایی که اسکاندیم، یتیم و پانزده عنصر لانتانیدی بودند.
در سال 1788 یک ستاره آرنینویوس یک سنگ سیاه غیر معمول را در نزدیکی شهر یتربی پیدا کرد. او این را به دانشمند مشهور فنلاند یوهان گادولین گذراند و داستان کشف زمینهای نادر آغاز شد.
در سال 1879، لارس نیلسون، اکسید یک عنصر فلزی جدید را از گادولینیت و اکسنیت مواد معدنی جدا کرد. نیلسون دانش آموز یك جكوب برزلیوس افسانه ای بود كه خود را از بسیاری از عناصر كشف كرده بود. نیلسون این اسکاندیا اکسید را پس از اسکاندیناوی نامگذاری کرد. کشف این عنصر به ویژه قابل توجه بود، چون هفت سال پیش، مندلیف از جدول تناوبی خود برای پیش بینی وجود ده عنصر هنوز شناخته شده استفاده کرده بود و برای چهار نفر از آن، جزئیات دقیق خواص آنها را پیش بینی کرده بود. مندلیف پیش بینی کرد که یکی از این چهار خواص خواص بسیار شبیه بور دارد و او این عنصر “اکابورون” را نام برد، به این معنی “مانند بور”. فلزی از این اکسید جدید، اسکاندیا، واقعا خواص مشابهی با این “اکابورون” داشت، در نتیجه، قدرت ساخت و ساز مندلیف را نشان داد. برای مثال، مندلیف پیش بینی کرد که وزن مولکولی آن 44 باشد و یک اکسید با فرمول Eb 2 O 3 تشکیل می شود ؛ اسکاندیم دارای وزن مولکولی 45 و اسکاندیم اکسید Sc 2 O 3 است . بعضی از پیش بینی های مندلیف حتی دقیق تر بود. او پیش بینی کرد که کربنات اکابورون در آب حل نمی شود، که کربنات اسکاندیم نیست. او حتی پیش بینی مربوط به کشف عنصر را انجام داد – که آن را طیف نگاری کشف نخواهد شد. در واقع، اسکاندیم هیچ خطوط طیفی را تولید نمی کند، بنابراین نمی توان با این روش تجزیه و تحلیل شناسایی شد. با این حال، یکی دیگر از شیمیدانان سوئدی، Per Theodor Cleve، که همچنین بر روی زمین های نادر کار می کرد، متوجه شد که شباهت بین عنصر جدید Nilson و اکابورون پیش بینی شده توسط مندیلیل است. علیرغم کشف اکسید این عنصر جدید، تقریبا دیگر شصت سال طول می کشد تا اسکاندیم خالص و عنصری که توسط الکترولیز کلرید اسکاندوری در حضور لیتیوم و پتاسیم در دمای بالا تولید می شود، تهیه شود.
اسکاندیم اولین ماده متداول است. بسیاری از فلزات انتقالی یک شیمی بسیار غنی و متنوع را به نمایش در می آورند، به این دلیل که می توانند در انواع مختلفی از اکسیداسیون وجود داشته باشند. اسکاندیم، با این حال، محدود به سه حالت اکسیداسیون است، به این معنی که شیمی آن کاملا متفاوت نیست به عنوان برخی از همتایان فلز انتقالی خود را.
اسکاندیم بسیار مقرون به صرفه در مقایسه با بسیاری از عناصر دیگر، به دلیل وقوع آن نسبتا کم و مشکل در دستیابی به آن از سنگ معدن آن است. به عنوان مثال، آن را تا سال 1960 بود که پوند اول یا 450 گرم، اسکاندیم خلوص بالا به دست آمد. ترکیبات اسکاندیم در شیمی آلی استفاده می شود. مثل بسیاری از لانتانیدها، تری فلوورمنتان سولفونات یا تری فلات از اسکاندیم به عنوان یک اسید لوییز استفاده می شود، دو الکترون را از یک مولکول آلی مناسب پذیرش می کند و مولکول آلی را فعال می کند تا در واکنش های شیمیایی بسیار کارآمد و انتخابی شرکت کند . اسکاندیم همچنین منبع نور مصنوعی طبیعی است. این ممکن است به عنوان یک تضاد، اما زمانی که اسکاندیم یدید به مقدار بسیار کم به لامپ بخار جیوه افزوده می شود، نور تولید می کند که بسیار شبیه به نور خورشید طبیعی است و این لامپ ها برای برنامه های کاربردی از پروتکتور های پروژکتور استفاده می شود.
اسکاندیم به مقدار کم به آلومینیم اضافه شده است تا آلیاژ بسیار سبک و بسیار قوی تولید شود. به این ترتیب، استفاده از آن به عنوان یک ماده برای دوچرخه های جاده ای و کوهستانی با کارایی بالا مورد استفاده قرار گرفته است. ظهور مواد چارچوب جدید مانند فیبر کربن و تیتانیوم، محبوبیت فریم های دوچرخه آلیاژ اسکاندیم را تا حدودی کاهش داده است، اما هنوز بسیاری از این فریم ها هنوز ساخته شده اند.
بنابراین، این اسکاندیم است – عنصر که ابتدا در اواخر قرن هجدهم یافت شد و تا اواسط قرن بیستم خالص نبود و در مقادیر زیادی خالص بود. یکی از این ها نشان داد که قدرت جدول تناوبی را نشان می دهد و شما میدان های روشنفکر را پیدا خواهید کرد و در چارچوب دوچرخه های کوهستانی خواهید یافت.
مایر سنتیلینگام
و آوردن ما به نور وجود دارد، دیوید لیندسی، دانشکده خواندن، با شیمی روشن و قوی اسکاندیم بود. در حال حاضر در هفته آینده یک عنصر برای مبارزه برای محافظت از محیط زیست خود، یک پانچ دیگر را فراهم می کند.
سیمون پنبه
همانطور که همه می دانند کلروفلوئوروکربن ها، CFC ها برای کوتاه مدت، در گذشته برای یخچال و فریزر به عنوان گاز احیا کننده استفاده می شود. CFC ها به کاهش لایه اوزون کمک می کنند و همچنین گازهای گلخانه ای هستند. به همین دلیل استفاده از آنها در دنیای توسعه یافته تا حد زیادی متوقف شده است، به این معنی که جایگزینی خوب و مناسب برای محیط زیست لازم است. گادولینیم به علت یک فرآیند شناخته شده به عنوان بازسازی مغناطیسی یا تخلیه آدیاباتیک می تواند مفید باشد برای یخچال های آینده