ایده رنگها و چگونگی تأثیرگذاری آنها بر زندگی انسانی ، سالهاست که در بین طراحان مورد بحث قرار گرفته است. این ایده مدتی مرا مجذوب خود کرد ، اما بیشتر مقالاتی که من نوشتم پاسخهای مختصری دارند. از طریق بازخورد و بعد از چند سخنرانی عمومی متوجه شدم که انتخاب رنگ افراد پیچیده تر از آنچه در ابتدا فکر می کردم است.
رنگ عینی نیست بلکه خلقت ذهنی است. هنگامی که نور به یک شی برخورد می کند – جسم بخشی از نور را جذب می کند و بقیه را منعکس می کند. جذب و بازتاب رنگ ها به دلیل خاصیت جسم اتفاق می افتد. طول موج هایی که منعکس می شوند به شبکیه چشم انسان که به نور پاسخ می دهد ضربه می زند. اینگونه است که ما نور را می بینیم.
رنگ یکی از رایج ترین فرهنگ ها برای برقراری ارتباط اطلاعات و ایجاد احساسات بوده است. ایده مشترک این است که یک رنگ می تواند در هر زمان معین احساس خاصی را ایجاد کند. این ایده چیزی است که برای درک عمیق آن باید حفاری کنیم. اگر در اینترنت مرور می کنید ، ممکن است صدها مقاله درباره رنگ ها و چگونگی ایجاد احساسات خاص هنگام تعامل با چشم انسان مشاهده کنید. من متوجه شده ام که بسیاری از سازمان ها از این ایده ها استفاده کرده اند و آنها را به مارک تجاری خود اضافه کرده اند تا افراد را به محصولات خود وصل کنند اما بندرت مطابق برنامه های خود عمل می کنند.
روانشناسی رنگ چیست؟
روانشناسی رنگ ، مطالعه رنگها به عنوان تعیین کننده رفتار انسان است. رنگ بر روی برداشتهایی که واضح نیستند ، مانند طعم غذا تأثیر می گذارد. -ویکیپدیا
جلوه رنگ می تواند چشم انداز دیگری باشد. ما نمی توانیم بگوییم که افراد مختلف فقط با نگاه کردن به همان رنگ ، احساسات یکسانی کسب می کنند. ایده روانشناسی رنگ سالهاست که در بحث است. یک تئوری رایج در روانشناسی رنگ این است که روحیه فرد می تواند تحت تأثیر رنگ ، نور و محیط اطراف باشد. در مراحل اولیه بهبود روانشناسی ، یک نظریه مشهور در مورد رنگ ها و احساسات به نام “گل و خوی” افزایش یافت که توسط گوته و شیلر طراحی شده و دوازده رنگ را با مشاغل انسانی یا ویژگی های شخصیتی آنها (ظالمان ، قهرمانان ، ماجراجویان ، هداونیست ها) مطابقت داده است. ، عاشقان ، شاعران ، سخنرانان عمومی ، مورخان ، معلمان ، فیلسوفان ، طلاب ، فرمانروایان) ، در چهار حالت مزبور گروه بندی می شوند.

گل و خوی
در مورد مزاج هایی که در ابتدا توسط گالن طراحی شده است ، رنگ ها به شرح زیر اعمال می شود
وبا (قرمز / نارنجی / زرد): ستمگران ، قهرمانان ، ماجراجویان.
هداونیست های زبانه ، زرد / سبز / فیروزه ای ، عاشقان ، شاعران؛
خلط آور (سیان / آبی / بنفش): سخنرانان عمومی ، مورخان.
مالیخولیایی (بنفش / مژگان / قرمز): فیلسوفان ، اولیاء ، حاکمان.
خوب ، ایده خلق و خوی در زمان رنسانس با پیشرفت پزشکی و زیست شناسی از بین رفته است ، اما ایده های او نیز بارها از بین رفت اما او افزایش خلق و خوی در واقع یک علم نیست بلکه یک دیدگاه ذهنی در مورد چگونگی نمایش شخصیت ها توسط رنگ ها است. . این به عنوان نقطه شروع روانشناسی رنگ مدرن در نظر گرفته می شود.
چگونه رنگ می تواند بر مغز ما تأثیر بگذارد؟
شکی نیست که رنگ ها می توانند شیمی مغز ما را تحریک کرده و مطابق آنها احساسات ایجاد کنند. این اثرات می تواند از نظر جسمی و عاطفی نیز باشد. لوب اکسیپیتال انسان بیشتر با تجسم رنگ همراه است. رنگ های سبز و آبی که رایج ترین رنگ های طبیعت هستند می توانند بهبودی بهتری برای ذهن استرس زا فراهم کنند. آبی به طور گسترده در روان درمانی برای کاهش استرس و کاهش میزان خودکشی استفاده می شود و ژاپن تا آنجا پیش رفته است که دیوارهای ایستگاه قطار را با رنگ آبی نقاشی می کند و این 75 درصد در خودکشی در فضاهای عمومی کاهش یافته است. ما همیشه به دلیل اولویت هایمان همیشه به صورت آینده نگر به رنگ نگاه می کنیم. سپس یک سؤال به ذهنم خطور کرد ، “چه روشهایی که رنگها روی ما تأثیر می گذارند؟” ما از بالا شروع خواهیم کرد
فرهنگ چگونه بر رنگ تأثیر گذاشته است؟

فرهنگ اساس زندگی ما است و سبک زندگی در آن شکل گرفته است. رفتار انسان تأثیر مستقیمی دارد و جنبه های فرهنگی انسان را منعکس می کند. فرهنگ آسیا ، فرهنگ خاورمیانه ، فرهنگ اروپایی ، فرهنگ آمریکایی دارای ارزشهای غنی است که باعث می شود افراد ساکن در آن مناطق منحصر به فرد برای یکدیگر باشند. این فرهنگ ها برای نشان دادن ارزش های هر فرهنگ به صورت جداگانه ، رنگ ها را حفظ می کنند. در برخی فرهنگ ها ، دین به عنوان عاملی تأثیرگذار بر فرهنگ نقش بسزایی ایفا می کند.