با توجه به خشونت عظیم این جنایات، شاید بسیاری از انگلیس ها اجتناب ناپذیر بود که نتیجه می گرفتند که باید کار بدی را که از خارج به جامعه ویکتوریا وارد شده بود، بکند. این بدان معنا بود که تعدادی از ارقام حاشیهای اقلیتهای قومی لندن در چارچوب خود قرار داشتند.
هر دو مایکل اوستروگ، روسی و آرون کاسیمزینسکی، یک یهودی لهستانی، به عنوان مظنون در یک یادداشت معاصر که توسط ملبو مگناتن، مشاور رئیس پلیس متروپولیتن مطرح شده بود، به عنوان مظنون به آن اشاره شد. اوستروگ یک زندگی دشوار را به عنوان یک دزد و اعتماد به نفس محسوب می شد قبل از اینکه در جنوب انگلستان در سال 1888 در جنوب انگلستان زندگی کند، جایی که آخرین ظهور وی در دادگاه به خاطر نشانه هایی از دیوانگی مشهود بود.
هنگامی که بیرون آمد، لووی قصابی بود که در کشتار حیوانات ماهر بود، سرنوشت او به عنوان یک مظنون، مهر و موم شده بود
هارون کاسمینسکی نیز به عنوان دیوانه و به عنوان یک مأمور نادان توصیف شده بود و به پناهگاه محدود شده بود. او به شدت شبیه مردی بود که در نزدیکی میدان میتر، صحنه ی یکی از قتل ها – کاترین اددو – در 30 سپتامبر 1888 دیده می شد.
Kosminski تنها یهودی نبود که باعث سوء ظن شود. یعقوب لووی نیز توسط شاهدان در میدان میتر قرار داده شد و ظاهرا او با شباهت ادووا درگذشت. هنگامی که معلوم شد که لوی یک قصاب Spitalfields بود، متخصص در قتل عام حیوانات، سرنوشت او به عنوان مظنون Ripper مهر و موم شد.
مشکوک است که یکی از Ostrog، Kosminski یا Levy مقصر بود که ممکن است توجیه شده باشد. اما شکی نیست که مردان نیز قربانیان موجی از تعصب بودند که از طریق هجوم هزاران اروپایی شرقی به لندن در اوائل دهه 1880، فرار از آزار و اذیت در سرزمین های بومی خود، پیش بینی شده بود. ورود آنها به سطح گسترده ترس از “بیگانه” شکارچی، کلیشه ای است که پلیس – و حتی مقامات دولتی – به سختی مقاومت کرد.
2
Ripper زیر بینی شما
مدتها قبل از اینکه سوء قصد به قتل برسد، اعضای گروه زیرزمینی خطرناکی نبودند
این غیر ممکن است که قتل جک رپرس را از منطقه ای که مرتکب شده اند جدا کند. Whitechapel به شدت کوچک، پرجمعیت، پرجمعیت و غرق در فقر بود. این یک مغناطیس برای روسپی هایی بود که به علت فقر به کار خود رانده شدند. و حداقل در مورد ترس، زمینه ای کامل برای جنایات شیطانی است که توسط ناامید و خطرناک به وجود آمده است – زیرکلاس که می تواند هر کسی را از نزدیکی وحشتناک نزدیک کند.
تئوری که این کشتارها کار یک مرد محلی بود – یک جنایتکار با دانش خوب از خیابان های آزمایشگاهی Whitechapel – مدتها طول کشید که جذاب بود. و تکنیک های نقشه برداری جرم مدرن نشان می دهد که این نظریه ممکن است دارای شایستگی باشد.
مسلما مردان محلی به طور مشخص در رولاکولیس مظنونان نقش برجسته ایفا می کنند. یکی از اینها، جوزف بارنت بود که در Whitechapel متولد شده و بزرگ شده و یک ماهیگیر ماهیگیری Billingsgate. او ماری جین کلی، پسر مورد پسند قربانی ویرانگر بود (بدنش زخمی شده در تخت او در روز 9 نوامبر 1885 یافت شد) و ظاهرا ناراحت بود که کلی یک فاحشه بود. ادعا شده است که بارنت دیگر روسپی ها را به عنوان وسیله ای برای هشدار دوست دخترش که از این اشغال اخراج شده است، کشته است، و هنگامی که او نتوانست اشاره کند، او را نیز کشت.