جای تعجبی نیست که این رنگ نادر یکی از آرزوها و رنگهای گرانقیمت در طول تاریخ بوده است – نشانه ای ثابت از ثروت و قدرت.

از طبقات امپریالیستی رم، مصر و ایران، به شدت احترام زیادی برای رنگ ایجاد شده است. بنفش برای نشان دادن معنویت آمد، زیرا رهبران باستانی که از آن استفاده می کردند، به طور گسترده ای به عنوان پسران خدایان به شمار می رفتند.

در امپراتوری بیزانس، مهاجران در «اتاق بنفش» تولد یافتند و امپراتورهای محترم به عنوان راهی برای جدا کردن آنها از کسانی که عنوان خود را به دست آوردند و یا به آن پیوستند، متولد شده اند.

در واقع قوانین برای محافظت از استفاده از رنگ معرفی شدند. پادشاهان و امپراتورها مجاز به سناتورها بودند تا به یک خط از بنفش بپردازند، اما این بود.

در سال 1547 هنگامی که هنری هوارد، ارل سوری، برای خیانت به هنری هشتم محاکمه شد، شواهد علیه او شامل می شد که او دیده می شد با استفاده از بنفش، که فقط پادشاه مجاز به پوشیدن بود.

این انحصارطلبی به دوره الیزابتان گسترش یافت که طی آن مردم انگلستان قوانین سنتی ملکه الیزابت I را تحت نظارت قرار دادند که به شدت تنظیم میشد که رنگ ها، پارچه ها و لباس ها توسط طبقات مختلف در جامعه مورد استفاده قرار می گرفت. قوانین هر کسی را که جزو خانواده های نزدیک خانواده سلطنتی است، به ارمغان بیاورد.

با گذشت زمان، رنگ ارزان تر و پیچیده تر شد و در نتیجه برای کلاس های پایین تر در جامعه قابل دسترسی بود.

در سال 1856، ویلیام هنری پرکین، شیمیدان انگلیسی 18 ساله به طور تصادفی یک ترکیب بنفش مصنوعی را در حالی که سمنتین Quintine، یک داروی ضد مالاریا را ایجاد کرد، ایجاد کرد. به رسمیت شناختن اینکه ترکیب می تواند برای رنگ آمیزی پارچه استفاده شود، رنگ آن را اختراع کرد و آن را تحت نام آنیلین بنفش و بنفش Tyrian تولید کرد. نام رنگ بعدا تغییر یافت به ‘ماله’؛ براساس نام فرانسوی گل مریم بنفش است.
هنر

گفته می شود که رنگ بنفش برای اولین بار در دوران نوسنگی ظاهر می شود. هنرمندان ماقبل تاریخ فرانسه با استفاده از میله های پودر منگنز و هماتیت برای کشیدن و نقاشی حیوانات و بر روی دیواره های غارهای خود تمرکز می کنند. این آثار تاریخی بین 16000 تا 25000 قبل از میلاد بوده است.

رنگ بنفش به خصوص نقاشان قبل از رافائلیت در بریتانیا بسیار محبوب بود. مشخصه بنفش آنها از مخلوط کردن آبی کبالت با خمیر ساخته شده است و به طور قابل توجهی صحنه های عرفانی آرتور هیوز را تقویت می کند.

گوستاو کلاینت همچنین رنگی را دوست دارد و تصاویر خود را با بنفشه های حساس و بنفش های روشن روبرو می کند.

برای بسیاری از مردم، بنفش برای چشمها خسته کننده می شود و می تواند احساس ناامیدی را ایجاد کند که غالبا نمادی از شهوت و گرسنگی در آثار هنری عمده است.